معجزه29شهریور

واقعا هم معلقم.. نمیدونم چیکارم! چی قراره بشه... اینم لابد مث اون همه نشدنی هاست خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باید دلمو رتضی کنم که به اینم نمیرسم؟؟؟ باز هم خیال الکی؟ پس چرا کاری میکنی عاشق شم وقتی قراره نرسم!!؟ چرا این علاقه لعنتی و تو دلم میزاری وقتی عاقبتش و خودت از قبل به نرسیدن بنا کردی؟ کامران ک نشد... با بی وفایی و بی معرفتی تمومش کردی! این یکی هم همیینجوری قراره تموم شه؟؟؟ وقتی یه دل کردم خودمو تا فالوش کنم عکسشو برداشت.خوب یعنی چی؟؟ تا به الان ایییییییینقد از خودم بدم نیومده بود. اخه ادم اییییینقد ضعیف!!! میشه یکم کمکم کنی؟ میشه یکم توجه کنی؟ میشه اگه قراره نشه تمومش کنی؟؟ خدا به جان پیامبرت دیگه خستم! خیلی خستم.... . دوستم فروغ و هم توجه کن. دیرکتش از طرف احسان سین بخوره این پسره سپهر....اگه قسمته بهش برسه خودت یکاری کن بهش برسه. خوشبخت باشه... شاد باشه... بازم مرسیییی معجزه29شهریور...ادامه مطلب

خوب... این مدت که نبودم و ننوشتک اتفا ق خاصی نیفتاده بود. 2 روز پیش تولد کامران بود و ... راستش خدا خودمم دیگه از چس ناله های خودم خسته شدم! خودم خسته شدم از بس ازت خواستم و سرش گریه کردم و التماست کردم و نشستم حساب کردم که نه این دفعه دیگه به خواستم میرسم! من خسته شدم تو خسته نشدی؟ اصلا توجه میکنی ؟ میبینی منو؟ یا میزاری همینجوری برا خودم زندگی کنم! خسته شدک از بس خودم و گول زدم! آخه تو که برای همه خدایی برای کم کجایی؟؟؟ کار من شده رویا بافی کردن و آرزو کردن و امیدوار شدن و دل قرص کردن... تو هم میزنی همه رو نابود میکنی! دیگه نمیدونم چیکار کنم!دیگه کامل هم ناامیدم هم خستم... کلافم خدا...کلافه... نمیدونم این راهی که چند ساله توشم درسته یا نه! جدی اگه بهش نمیرسم بخاطر اینه تو آینده قرار نیی بهش برسم؟ مث همون وویسی که فروغ داد؟ اگه اینطوره.... نزار پس ادامه بدم! برای خیلی سخته... هیچوقت اینو ازت نخواستم همیشه گفتم باید بهش برسم... ولی... ولی اینجوری خودم دارم اذیت میشم! یه روز خوشحالم یه روز ناراحت... یه روز با دمم گردو میشکونم یه روز مث الان با بغض و گله واست مینویسم! ناموسا هدفت از خلقت معجزه29شهریور...ادامه مطلب

خیلی وقت بود نیومده بودم الانم که اومدم زیاد خوب نیستم.البته من عادت کردم.... فکر کنم تو هم عادت کردی که اینقد بی تفاوت شدی...خدا یعنی هیچ توجهی نمیخوایی بکنی؟ خدا خیلی خستم!خیلی.... خیلی... دیگه بریدم!دیگه نمیخوام ادامه بدم! کمکمکن فراموشش کنم... این کار و که میتونی بکنی... اون بمونه و تو و بقیه کسایی که دوستش دارن... از تو بمن زیادی رسیده!!!! . ولی دوستم فروغ باید دیرکتش از طرف احسان سین بخوره! خدا منو.... باید بشه! من بیخیال شدم! الکی و لغوز نیس... من دیگه هیچی راجب گامران ازت نمیخوام جز سلامتی و خوشبختیش... ولی فروغ باید به خواستش برسه! نه فقط اون... خییلی دوستای دیگم بمن که ‍بشت کردی !توجه نکردی... هوای دوستامو داشته باش :) معجزه29شهریور...ادامه مطلب

امروز واسه مانیا با خانم حامدی اینا تولد گرفتیم. خوش گذشت... خوب بود. فردا قراره سازنده بیاد و صحبت کنه من دلم روشنه میشه. خیلی وقته به دلم افتاده بود که تا اخر امسال از این خونه میریم  مدام به مامان میگفتم که میریم امسال خدایا فردا بابا با خبرای خووب بیاد خونه دیگه اینکه.... مث همیشه اوضاع خونه غیر قابل تحمله. خیلی خسته شدم از این وضع. خیلی دلم پره دیگه اینکه... بیشتر هوامو داشته باش. حقم نیست این کارات... معجزه29شهریور...ادامه مطلب

خووبکارام زیاد شده و همین باعث شد کمتر بیام. مث همیشه شرایط خونه زیاد جالب نبوود و سعی در کنار اومدن باهاش و داشتم (داشتیم) اما من میدونم بالاخره درست میشه. بالخره یه خونه میگیریم. بالاخره همه چی درست میشه. من همچنان منتظر اون معجزه قبل تولد کامران هستم  همچنان فیس بوک و چک میکنمم به امید اینکه دوستش بهم پی ام بده. میدونم میشه امید دارم ایمان دارم و همینطور منتظر یه اتفاق خوب تو ددانشگاهم. میدونم این چند ماهه ماه های خیلی خوبه برام و از این بایت باید ازت تشکر کنم. واسه ترجمه هم میرم.فعلا خووبه اوضاع. بهترم میشه دلم روشنه مرسی که کنارمی  بیشتر هوامو داشته معجزه29شهریور...ادامه مطلب

خووب روزا خوب میگذره. واسه ترجمه هنوز دارم به اونجا میرم و فعلا از کارم راضین ولی باید بهنر بشم سعیمو میکنم که بهتر بشم.باید خدا هم کمکم کنه. همه اینا و انجامم میدم که بالاخره از ایران برم و برم امریکا و اونجا بتونمم ادامه تحصیل بدم و زندکی کنم و پیش کاامران باشم.باابام میگه فوق ولی من نمینوم تا اون موقع صبرکنم باید بعد لیسانس یعنی 2 سال دیگه برم تا اون موقع آیتلسمم با نمره بالا گرفتم و ااماده رفتن.میرم و راهو واسه بقیه فامیلامون باز میکنم . راستی این هفته 11 کمهر فروغ و واسه دومین بار دیدم خیلی خوشحالم خیلی خوش گذشت.مرسی خدا جوون.ایشالله باز هم و میبینیم معجزه29شهریور...ادامه مطلب

بالاخره اخرین عروسی که عروسی حمیده بود رفتیمو کلا روزای خوبی بود.راضیم :)) واسه این هفته قرار بیرون با فروغ گذاشتیم کاش بش خدا جووون. دلم میخواد باز ببینمش و کلی خوش بگذرونیم و دوباره خاطره سازی کنیم.خدایا هوای دلش حوب باشه.خبر بدی از احسان نشنوه.بجاااش کاری یه ایمان و امیدی تو قلبش بیفته که میتونه از پسش بربیاد.رابطشو با احسان نزدیک و نزدیک ترکن.بهش برسه خدا جووون منم خدایا فراموش نکن! قرارمون این بود تا آذرماه دوستشو پیدا کنم و ار اون طریق بتونم باهاش در ارتباط باشم و بهش پی ام بدم و اونم جواب بده خدایا خیلی وقته افتاذه تو سم اگه تو سرمه پس قراره واقعی معجزه29شهریور...ادامه مطلب

دیروز خواستم بنویسم نشد!بابام اومد و دید فک کنم همین وقتاا پدرم دربیاد مسافرت مشهد بودیم.خیلی خوب بود  چون هم غذا مشهدی گیرمون اومد و هم اینکه دستم به ضریح رسید.کلی دعا ها کردم.اول از همه از خدا آرامش خواستم برا خودم و خانوادم و سلامتی. مریصیه خالم خوب بشه.بخاطر امنیت هم بقیه چیزا رو نمیتونم بگم. فردا قراره برم وزارت برا کار قطعا میترسم و دلشوره دارم ولی میدونم و مطمینم راه رفتنم به امریکا همینهه.دارم میرسم به آرزوم خیلی کمتر از اون چیزی ک فکر میکردم شاید بتونم برم امریکا. فقط خدایا فردا کنارم باش و کمکم کن میدونم همیشه هستی و حواست هست و برای اولین قدم معجزه29شهریور...ادامه مطلب

معجزه29شهریور...

کامران پس تو کجاایی کجای این زندگیمی! من ازت محرومم! یه عکسی که کسی ندیده باشه واسه دلخوشی نه حتی یه شماره ازت! کارمران خیلی بهت نیاز دارم کامران کاش بیشتر بودی بخاطر این اشکایی که دارم میریزم میگم کاش بیشتر داشتمت! خیلی کمه... کامران بیشتر به زندگیم رنگ بده.خیلی سیاه سفیده روزام...کامران  بهونه تپش این قلب شو! خدایا تو که دیگه میدونی چقدر دوستش دارم تو یه کاری کن خدایا تو این ماه که 3 تا کنسرت هست یه معجزه ای بشه.من بتو ایمان دارم میدونم میدونی... میخونی... میبینی! یه کاری کن بزار تو همین ماه  یه پست با عنوان *طلسم 6 ساله شکسته شد* خدایا به قدرت بی انتهای تو ای معجزه29شهریور...ادامه مطلب